عيد از منظر قرآن

پدیدآورفاطمه پورمنصوری

تاریخ انتشار1388/02/06

منبع مقاله

share 1981 بازدید
عيد از منظر قرآن

فاطمه پور منصوري

انسان به طور طبيعى به سوى كمال گرايش دارد و از نقص مى گريزد. اگر مجموعه اى از حالات انسانى چون شادى و گرايش به زيبايى را امورى كمالى دانسته كه آدمى به سوى آن ميل و گرايش ذاتى دارد، از اين رو طبيعى است كه آدمى به سوى امورى از اين دست گرايش يابد و خواهان آن شود. بر پايه اين گرايش ذاتى است كه عيد به عنوان نمادى از شادى و سرور مورد توجه و اهتمام بشر است. انسان در اين روزهاى خاص كه به نوعى با امور طبيعى هماهنگ است، مى كوشد تا اوج شادى و در حقيقت كمال خواهى خود را به اشكال متنوع و در قالب هاى گوناگون به نمايش بگذارد. عيد بنابراين تفسير نمايشي از گرايش انسان به كمالى خواهى و كمال گروى انسان است.

¤ هماهنگى اعياد با طبيعت

اصولا جشن ها و اعياد كه نماد و نمايشى از گرايش انسان به كمال و آشكارسازي اين ميل باطنى در قالب هاى تجسمى و شكلى آن است به جهاتى با جهان بيرون ارتباط تنگاتنگى مى يابد. به اين معنا كه در ايجاد و تحقق اين شور و اوج گيرى هيجانات احساسى و عاطفى بشر عامل موثر بيرونى نقش كليدى و مهمى را ايفا مى كند. در زماني كه طبيعت نوعى بلوغ كمالى را نشان مى دهد تأثيرات فزاينده اى در انسان به جا مي گذارد و ميل و گرايش ذاتى انسان به كمال خواهى و كمال جويى را برمى انگيزاند. در پى اين هيجانات و متأثر از آن است كه انسان به گونه اى در خود نوعى احساس مى يابد كه مى توان از آن به همسان پندارى با طبيعت ياد كرد. در اين حالت است كه آدمى خود راچون بخشى از طبيعت همراه با كمال موجود در طبيعت مى پندارد و از رسيدن به چنين بلوغى خرسند و شادمان مى گردد و خوشحالى خود را به صورت هاى مختلف بروز مى دهد.
در همه مواردى كه به عنوان اعياد و يا جشن ها و سورها و به تعبير قرآني ايام الله از آن ياد مى شود، اين عنصر و مولفه اساسى را مى توان شناسايى و ردگيري كرد. در جشن گندم و يا جشن مهرگان عنصر كمالى به خوبى خود را نشان مى دهد. در اين جشن ها آدمى با طبيعت كمالى گندم و يا فرآورده هاى جاليزى و تابستانى خود را همراه و هماهنگ مى يابد و در سورى اين همراهى و سازوارى را به نمايش مى گذارد. در بسياري از ملل از اين نوع جشن ها و اعياد ديده مى شود كه هر ساله در فصل خود برگزار مي شود.
عيد نوروز شايد يكى از مهم ترين و سازگارترين اعياد بشرى باشد. نمايش طبيعت در اين فصل به اوج كمال خود مى رسد و طبيعت پس از مرگ ظاهرى در زمستان، دوباره در آغاز فصل بهار زندگى را مى روياند و گل و گياه و سبزه وچمن از زمين برمى آيد. اين گونه است كه آدمى را در هيجانى از زندگى كمال فرو مى برد و جيك جيك گنجشكان بر شاخسار درختان تازه به گل و جوانه نشسته را برمى انگيزد و آن را به انسان منتقل مي سازد. اين گونه است كه آدمى متأثر از طبيعت شاد و پرنشاط به وجد مى آيد و هيجان خود را همانند پرندگان بروز مى دهد و به شادى و نشاط مى پردازد.

¤ اعياد مذهبى و كمال خواهي

در اعياد مذهبى و آيينى نيز چنين هماهنگى و انسجام را مى توان يافت. در همه اين اعياد مذهبى و دينى نوعى كمال را مى توان ردگيرى و شناسايى كرد. به عنوان نمونه در عيد كريسمس هم هماهنگى با طبيعت را مى توان يافت و هم بلوغ كمالى را مي توان جستجو كرد. در نظر مسيحيان اين روز، روزى است كه خداوند، انسان كاملى را به زمين هديه كرد كه خود صورت كاملى از خداست. به اين معنا كه مسيح مظهر كامل اسم الله است و تجلى خدا در انسان مى باشد. در اين صورت مى توان گفت كه انسان در زمان ظهور مسيح و تولد و ميلادش به بلوغ نهايى خود رسيد و خلافت الهى را كسب كرد و توانست جانشين خدا در زمين شود. هر چند كه ميان شب يلداى ايرانى كه آغاز چهله بزرگ زمستانى و آغاز فصل سرما و روز نخست دى ماه مى باشد و مردم به جشن و سرور مي پردازند با يلداى مسيح نوعى هماهنگى و ارتباط وجود دارد و اين نشان از همبستگي فرهنگى دارد با اين همه در هر دو ديدگاه نوعى كمال و هماهنگى ميان طبيعت و كمال آن و كمال خواهى انسانى را مى توان شناسايى كرد. در انديشه يلداى ايراني، شب آغاز دي شبى است كه خورشيد متولد مى شود و پس از پايان چهله بزرگ از قنداق كودكى بيرون مي آيد (اين را بنگريد با مسئله چهله شويى كودكان) و در چهله كوچك كه تا دهم اسفند ادامه مى يابد خورشيد خود را براى فعاليت آماده مى سازد، از اين رو در پس ابرها به گرم كردن زمين مشغول مى شود و مى بينيم كه زمين گرم مى شود و روح در تن درختان دميده مى شود. از اين روست كه مى توان درخت كاشت تا زمين جان خود را به گياهان منتقل كند. در آغاز بهار است كه خورشيد پس از كمال خود و زمين بر فراز مى آيد و خود را چنان كه طبيعت مى خواهد بر آن عرضه مى كند و گل و گياه به وجد و ترانه مى آيد و همان خورشيد بهارى شادان و با طراوت سر بر مى آورد.
ميان اين شب يلداى ايرانى كه شب ميلاد خورشيد است؛ (زيرا كه واژه يلداي آرامى به معناى ميلاد و تولد است كه از آن واژه عربى ولد و يولد گرفته شده است و از نظر ساختار زبانى يكى هستند.) و شب ميلاد مسيح كه خورشيد حقيقت انسانى است نوعي تناسب كمالى را مى توان يافت.
در عيد فطر و نيز عيد قربان و ديگر اعياد مذهبى چون عيد غدير خم و شعبان نيز اين كمال خواهى و كمال جويى را مى توان يافت. در همه اين اعياد نوعى ارتباط تنگاتنگ ميان روز عيد و مسئله كمال را مى توان شناسايى و ردگيرى كرد. عيدفطر روز بلوغ و رهايى انسان از دام دنيا و رسيدن به تقواست و آدمى به اين اميد كه به كمال مطلوب خود يعنى تقواى الهى رسيده آن روز را جشن مى گيرد؛ زيرا قرآن درباره هدف وجوب روزه ماه رمضان مى فرمايد: «كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم تتقون» بر شما همانند گذشتگان روزه نوشته و فرض شد تا شايد تقوا پيشه گيريد. روز عيد فطر روز جشن و رسيدن به كمال روزه يعنى تقواست. روز عيد قربان نيز روز كمال ديگرى است. در اين روز حاجيان پس از مناسك و آيين هاى حج به قربانگاه مى روند تا شادى و سرور خود را از هماهنگى با جهان هستى و رسيدن به توحيد صرف و محض جشن بگيرند. اين زمانى است خود را در مشعر و روز حشر آدمى در قيامت يافته و در عرفات معرفت به توحيد رسيده و در منى به آرزوها و مناياى خود دست يافته و در مسلخ عشق خود را به نيابت از همه عشق ورزان به قربانگاه مى برند.

¤ گستره معنايى عيد در قرآن

در قرآن كريم به صورت صريح تنها يك بار كلمه عيد به كار رفته است ولى به صورت اشاره و ضمنى آياتى از قرآن به اين مسئله اشاره دارد. خداوند درباره درخواست حواريون اين واژه را به معنايى كه ما امروز از اين واژه مى فهميم به كار برده است: «قال عيسى ابن مريم اللهم ربنا أنزل علينا مائده من السماء تكون لنا عيدا؛ خداوند ]دعاى او را مستجاب كرد و[ گفت: من آن را بر شما نازل مى كنم ولى هر كس از شما بعد از آن كافر گردد ]و راه انكار پويد[ او را چنان مجازات مى كنم كه احدى از جهانيان را مجازات نكرده باشم.»
عيد در لغت از ماده «عود» به معناى بازگشت گرفته شده است. از كاربردهاى اين واژه مى توان دريافت كه چون اصالت در آفرينش كمال و كمال خواهى و بازگشت و رجوع به آن است، مراد از عود، بازگشت به كمال است. پس هرگاه انسان و يا طبيعت به جايگاه و اصل خود بازگشت آن روز، روزى است كه مى توان از آن به عيد تعبير و ياد كرد. از اين رو است كه به روزهايى كه مشكلاتى از قوم و جمعيتى برطرف مى شود و يا پيروزى ها و راحتى هاى نخستين باز مى گردند آن روز را عيد گرفته و شادى بازگشت خود را جشن مي گيرند. چنان كه گفته شد در اعياد اسلامى به مناسبت اين كه در پرتو اطاعت يك ماه رمضان و يا انجام فريضه بزرگ حج، صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان انسان باز مى گردد و آلودگى ها كه برخلاف فطرت است از ميان مى رود، عيد گفته شده است و از آنجا كه روز نزول مائده بر حواريون روز بازگشت به پيروزى و پاكى و ايمان به خدا بوده است حضرت مسيح(ع) آن را «عيد» ناميده است. و چنان كه در روايات آمده نزول مائده آسمانى در روز يكشنبه بوده و شايد يكى از علل احترام روز يكشنبه در نزد مسيحيان نيز همين امر باشد.
عيد به اين معنا در حقيقت بيانگر خودسازى انسان است؛ زيرا كسانى كه به نوعي با خودسازى توانسته اند به كمال خود بازگردند و با اصل خود ارتباط برقرار كنند به شادى و سرور مى پردازند. به قول مولوى هر كسى چون دور ماند از اصل خويش؛ باز جويد روزگار وصل خويش. اين بازجويى روزگار وصل در شكل و قالب خودسازى خود را نشان مي دهد و كسى كه خودسازى مى كند در جستجوى بازگشت به اصل خود حركت مى كند و هرگاه اين احساس را در خود مى يابد كه به آن سو حركت كرده است، شاد و مسرور مى شود كه مي تواند به اصل خود بازگردد و كمال لايق را دريابد. در اعياد مذهبى مسئله بازگشت به اصل از طريق خودسازى بارها و بارها مورد تأكيد قرار مى گيرد تا انسان به فراموشي دچار نشود و از راه دور نگردد. در نماز عيد قربان و فطر به خواندن سوره هايى توصيه شده است كه سالم سازى درون و تزكيه روح در آن سخت مورد تأكيد و توجه قرار گرفته است. در ركعت اول نماز عيد، توصيه شده است كه سوره اعلى خوانده شود كه در آن به نكات مهمى براى سازندگى انسان اشاره شده است از جمله خداوند مى فرمايد: «قد افلح من تزكي؛ (اعلي- 14) به يقين كسى كه پاكى جست ]و درون خود را تزكيه كرد[ رستگار شد.»
تزكيه به معناى نمو و رشد دادن نفس با خيرات (1) است. و سپس اين واژه به معناى تطهير و پاك كردن نيز آمده است. شايد به اين مناسبت است كه پاك سازى از آلودگي ها و سالم سازى ريشه ها سبب رشد و نمو است. و در اين آيه ممكن است هر دو مورد نظر باشد در ركعت دوم نماز عيد توصيه شده است كه سوره «شمس» خوانده شود، كه در اين سوره تأكيد بر خودسازى و سالم سازى درون با بيشترين تأكيد ممكن مطرح شده است خداوند در اين سوره بعد از 11 قسم مى فرمايد: «قد افلح من زكها؛ به راستى هر كس نفس خويش را پاك و تزكيه كرد رستگار شده. (صدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دار الاضواء، چاپ سوم 1413، ج 1، ص .436)
و در روايات علاوه بر طهارت باطنى و تزكيه به طهارت ظاهرى نيز توصيه شده است. امام صادق(ع) فرمود: «كسى كه روز عيد نمى تواند در جماعت مردم شركت كند، پس غسل كند و خود را خوشبو كند و به تنهايى نماز بخواند؛ همان طور كه در جماعت مي خواند.»(2)

¤ گردهم آيى و آراستگي

يكى از اشكال بازنمايى شادى و تجسم بخشى به نشاط درونى رسيدن به كمال و يا در راه قرار گرفتن و آغاز رفتن و بازگشتن، توجه و اهتمام به آراستگى و زينت ظاهري است. انسان به طور طبيعى دوست مى دارد كه شادى خود را به نمايش بگذارد و ديگران را در شادى خود همراه گرداند. از اين رو گرايش عمومى و طبيعى در اعياد و شادى ها گردهم آيى و جمع شدن است. از اين روست كه مردم در اعياد به گردهم آيى علاقه مند هستند و مى كوشند با هم به شادى و سرور بپردازند.
براى اين كه بتوانند در فضايى باز و در آرامش و آسايش و به دور از هرج و مرج به شادى و دست كوبى بپردازند به دشت و صحرا مى روند كه فضاى آزادترى را براي ايشان فراهم مى آورد. در همه اعياد مذهبى مى توان رفتن به صحرا و گردهم آيى را شناسايى و ردگيرى كرد. هم چنين انسان به طور طبيعى گرايش به زيبايى ظاهرى دارد. او نيز مى خواهد همانند طبيعت خود را بيارايد و از رنگ هاى متنوع چون گل ها و برگ ها استفاده كند. آراستگى به لباس ها و گل هاى زيبا در روزهاى عيد به اوج خود مى رسد؛ چنان كه شادى و سرور نيز در اين روزها چنين است. از قرآن به كمك روايات استفاده مي شود كه جهت اظهار نشاط و شادى هر آنچه جزء زينت هاى حلال است مورد استفاده قرار گيرد از جمله لباس زيبا، قرآن كريم در اين رابطه مى فرمايد: «يا بنى ءادم خذوا زينتكم عند كل مسجد و كلوا و اشربوا و لا تسرفوا؛ (اعراف-31) اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد؛ و ]از نعمت هاى الهي[ بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد»
امام باقر(ع) در مورد اين آيه فرمود: «يعنى لباس هايى را كه به آنها خود را زينت مى كنيد در روزهاى عيد و جمعه براى نماز بپوشيد.»(3)
امام زين العابدين(ع) فرمود: «همه شما بايد در روز عيد زينت و غسل و آرايش كنيد و از دعاهاى وارد شده آن روز به قدر توان بخوانيد و مبادا كارى كنيد كه چهره ظاهرى شما زيبا و عمل شما زشت باشد.»(4)

¤ نگاهى گذرا به عيد در روايات

در روايات مطالب نغز و دلكشى درباره عيد آمده كه طرح و بيان تفصيلى آن باعث طولانى شدن مقاله مى شود، آنچه مى توان گفت فقط فهرستى از برخى مطالب و آثاري مربوط به عيد است.
1-چه روزى عيد است؟ در اين بخش بيان هاى مختلفى آمده است، گاهى برخى ايام خاص را به عنوان عيد ياد نموده از جمله در روايتى مى خوانيم: «عيدها چهار تا است، فطر و قربان و غدير و روز جمعه»(5)
علي(ع) فرمود: «و هر روز كه خدا در آن نافرمانى نشود عيد است» (6) چرا كه روح آلوده نشده و در نتيجه شادابى و طراوت ريشه دار است. نه تصنعى و ظاهرى كه متأسفانه امروزه رسم بر اين شده كه برخى با درون آلوده و روح فاسد شده، با تبسم و لبخند ظاهرى مى خواهند اظهار شادى و نشاط نمايند» در روايت پيش گفته از امام زين العابدين(ع) خوانديم كه فرمود: «مبادا كارى كنيد كه چهره ظاهرى شما زيبا و عمل شما زشت باشد».
از اين روايت مى توان استفاده كرد كه انسان مى تواند به گونه اى عمل نمايد كه هر روزش عيد باشد، و گاه همين معنى با صراحت در كلام معصومان آمده، چنان كه علي(ع) فرمود: «امروز براى ما عيد است و فردا براى ما عيد است و هر روزى كه خدا را در آن روز معصيت نكنيم آن روز براى ما عيد است» (7)
2-برخى وظايف روز عيد: گذشته از طهارت و زينت ظاهرى و شركت در نماز عيد و دادن زكات فطره در عيد فطر، و يا انجام قربانى در عيد قربان به امورى توصيه شده است. كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
الف) شادى و خوشحالي: چون روز عيد روز گرفتن پاداش و جايزه است جا دارد انسان خوشحال و بانشاط باشد، لذا در روايت آمده وقتى روز عيد فرا مى رسد منادى ندا مى دهد «اى مؤمنان به سوى جايزه هايتان بشتابيد»(8) در روايت ديگر مى خوانيم كه «به سوى پروردگار بخشنده بشتابيد كه ]پاداش[ زياد عطا مى كند و ]گناهان[ بزرگ را مى بخشد» اين پاداش هم در عيد قربان است و هم عيد فطر.
ب) تكبير و تهليل گفتن: در اجتماعات، و نماز جماعت صداى تكبير و تهليل به گوش برسد، لذا پيامبر اكرم(ص) فرمود: «عيدهاى خود را با تكبير زينت دهيد.» (9) در جاى ديگر فرمود: «دو عيد ]فطر و قربان[ را با تهليل ]لااله اله الله[، تكبير، ]الله اكبر[، تحميد ]الحمدلله[ و تقديس ]سبحان الله[ زينت دهيد»(10) و خود حضرت همين گونه عمل مى كرد و در روز عيد قربان و فطر در حالى از منزل خارج مى شد كه صدايش را به تكبير بلند مى كرد.»
ج) تقسيم كردن شادى ها: در اين روز به نشاط و شادى خود بسنده نكنيم سعي كنيم شادى هايمان را بين ديگران تقسيم كنيم، امامان معصوم(ع)، تلاش داشتند سرور و شادى روز عيد را به شكل هاى مختلف به ديگران انتقال دهند مثلا در شب و روز عيد برده ها را آزاد مى كردند(11) و ما مى توانيم با كمك به ديگران رفع گرفتارى هاي آنان و... دل شكسته اى را شاد كنيم و غمديده اى را بانشاط.
د) بازديد و زيارت: همان گونه كه در تمام اعياد متداول است كه مسلمانان ديد و بازديد دارند و صله ارحام انجام مى دهند در عيد قربان نيز اين سنت حسنه مراعات شود و همين طور به زيارت امامان معصوم رفتن مخصوصا زيارت امام حسين(ع) زياد سفارش شده است.(12)
از آنچه گفته شد به خوبى استفاده مى شود كه اعياد اسلامى به ويژه عيد قربان در واقع جشن خودسازى و درون سازى است و جشن قربانى كردن هوس در ابعاد مختلف و پي آمد خودسازى نيز طهارت ظاهري، ذكر زباني، تقسيم شادى ها، و زيارت و خدمت پاكان و بزرگان نمودن خواهد بود.

¤ عيد نوروز

با آن چه گذشت مى توان به مساله عيد نوروز از ديدگاه قرآن و روايت به شكل ديگرى نگريست. عيد نوروز در بردارنده بسيارى از نشانه هاى اعياد مذهبى و دينى است. از سويى در آن نمايشى از كمال جويى و كمال خواهى انسان و هماهنگ و سازوارى با طبيعت را مى توان يافت و هم نشانه هايى از رستاخيز و تاكيد بر باورهاى اصولى و اساسى دين چون معاد و دوباره زنده شدن انسان چون طبيعت را كه خداوند در قرآن از آن ياد كرده است و بيان داشته است كه اگر در رستاخيز شك و ترديد داريد بنگريد كه چگونه ما زمين مرده را در بهار زنده مى كنيم و گياهان را مى رويانيم.
از ديگر ويژگى ها نوروز مى توان به مساله ديد و بازديد و صله رحم اشاره داشت كه امرى مهم و وظيفه اسلامى و انسانى و عاملى مهم براى جامعه پذيري، فرهنگ سازى و تبادل و تعاملات فرهنگى مى باشد. همبستگى اجتماعى و امت سازى را تقويت مي كند و ريشه سست شده برادرى و اخوت را دوباره استوار و محكم مى سازد.
عيد نوروز نمايشى از شادى و سرور است و تجسمى از كمال خواهى و زيباجويي انسان مى باشد. كودكان را با طبيعت و انسان را با محيط زيست آشتى مى دهد و ارزش و اهميت جهان و محيط زيست و درخت و درخت كارى را باز مى شناساند.
عيد نوروز، عيدى سرشار از حركت و جوشش و كوشش و محبت و عشق و بازگشت و خودسازى و ديگرسازى و جامعه و امت سازى است. باشد كه آن را قدر بدانيم و در حفظ آيين هاى ارزشى و اصولى آن كوشا باشيم.

پى نوشت ها :

1-راغب اصفهاني، المفردات، تهران، دفتر نشر الكتاب، دوم، ص .213
2-حر عاملي، وسائل الشيعه، دار احياء التراث، ج 5، ص .115
3-وسائل الشيعه، همان، ج 5، ص .15
4-ميرزا حسين نوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، ج 6، ص 150، حديث 6670/.3
5-بحارالانوار، ج 86، ص 276؛ ج 89، ص 276و ج 98، ص .351
6-نهج البلاغه، همان، حكمت .428
7-مستدرك الوسائل، همان، ص 154، روايت 6680/.8
8-مستدرك الوسائل، همان، ص 154، روايت 6678/.7
9-كنز العمال، حديث 24094و .24095
10-بحارالانوار، همان، ج 91، ص .118
11-همان، ج 98، ص .188
12-همان، ج 101، ص .100

مقالات مشابه

قرآن در رسوم ايراني

نام نویسندهسیدمحسن موسوی آملی

خوردن و آشاميدن در قرآن

نام نویسندهمحمدتقی مصباح یزدی

پيشواز

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهعلی گرامی

فلسفه عزاداري

نام نویسندهنرجس مقدم

آداب كلام در كلام الهي

نام نشریهبینات

نام نویسندهمحمد شریفانی

ادب

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهمحمد ابوطالبی

آداب خوردن در آموزه هاي قرآن

نام نشریهروزنامه کیهان

نام نویسندهعبدالحسین شریفی

عيد در قرآن

نام نویسندهخلیل منصوری

تعارف از نگاه قرآن

نام نویسندهخلیل منصوری

آداب خوردن در آموزه هاي قرآن

نام نویسندهخلیل منصوری